علی قدیری/ شهرآرانیوز - «بر اساس اصل۸۹ قانون اساسی و ماده۲۲۹ قانون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی، ما نمایندگان ملت شریف ایران به ۱۸دلیل خواستار طرح استیضاح و اعلام عدم کفایت رئیسجمهور جناب حسن روحانی میباشیم».
اینها سخنان حجتالاسلام جواد نیکبین، نماینده کاشمر، خلیلآباد و بردسکن در مجلس، در حساب شخصیاش در توئیتر است. نیکبین همچنین گفته است: «اگر مقام معظم رهبری درباره استیضاح رئیسجمهور نظری داشتند، ما باید تابع امر ایشان باشیم.» البته باید گفت نیکبین در این مسیر تنها نیست و نمایندگان دیگری نیز همنظر با او بهطور جدی فرایند استیضاح رئیسجمهور را دنبال میکنند. ازسویی عباس سلیمی نمین، تحلیلگر اصولگرا، در گفتوگویی با نامهنیوز در اینباره، گفته است: «استیضاح رئیسجمهور مصداق باز کردن گره با دندان است. قطعا این کار نهتنها عواقب بسیار زیادی برای کشور دارد، بلکه مسائل را پیچیدهتر میکند.»
استیضاح را نمی پسندم اما آن را فاجعه نمیدانم
در همینباره احمد توکلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در گفتگو با شهرآرا، در پاسخ به این پرسش که با توجه به شرایط کنونی کشور، آیا استیضاح رئیسجمهور درست و به مصلحت است گفت: «بهصورت کلی سختگیری درباره پرسش از مسئولان و استیضاح آنان مخصوصا رئیسجمهور را نمیپسندم و ازسویی این اقدام را یک فاجعه نمیدانم. در یک نظام مردمسالار، مسئولان خصوصا مسئولان اجرایی باید پاسخگوی مردم و نمایندگان آنها باشند. اما ما گاهی آنقدر این موضوع را بزرگ میکنیم که گویی فاجعهای رخ داده است. رئیسجمهور باید پاسخگوی اقدامات خود باشد. این چه اشکالی دارد؟ البته اگر این موضوع بهانهای باشد برای موضوعی دیگر یا گرفتن وقت رئیسجمهور، طبیعتا محکوم است.
میدانم که استیضاح رئیسجمهور برای کشور هزینه دارد، اما اگر چنین برخوردهایی هم نشود، راه به جایی نمیبریم».
توکلی همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا معرفی دولت بهعنوان یگانه عامل مشکلات کنونی کشور، آدرس غلط دادن و جفا در حق آن نیست، اظهار کرد: «هیچوقت مسائل اجتماعی اینگونه نبودهاست که علت واحد داشته باشد. آنچه ما در شرایط کنونی میبینیم، برآیند عملکرد ارکان مختلف است، اما سهم ارکان مختلف در موضوعات مختلف، متفاوت است. مادامی که رسانهها هم برای بازتاب مسائل آزادی نداشته باشند، همه قوا ضرر میکنند. البته معتقدم در همه این مسائل و عیبهایی که برشمردم، همه قوا مقصرند، اما با سهمی متفاوت».
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به اینکه آیا عبور از شرایط کنونی کشور، راهی جز استیضاح رئیسجمهور ندارد، گفت: «من بهدنبال تنبه دولت هستم. معتقدم باید به دولت و رئیسجمهور فشار آورد که رویه کنونی دولت اصلاح شود و کارش را درست انجام دهد، نه آنکه دولت را از حد نصاب انداخت. اما اگر چنین نشد، ایشان باید برود. من در اجرای سیاستها و اعمال روشهای دولت چیزهایی میبینم که کشور و انقلاب را به پرتگاه نزدیک میکند و این بسیار موضوع مهمی است. اگر این رویه متوقف نشود، حتی اگر رئیسجمهور پنج روز هم زودتر کنار برود، برای کشور بهتر است. اگر همچنان دولت با دستفرمان فعلی حرکت کند، کار خراب میشود، اما اگر دستفرمان دولت تغییر کند، ما هم کمکش میکنیم».
انتقادات از دولت بازی سیاسی است
در همین راستا ناصر آملی، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتگو با شهرآرانیوز در پاسخ به این پرسش گفت: «بدون آنکه بخواهم ضعفهای دولت را پوشش بدهم، درمجموع باید گفت که انگار حملات برخی اعضای پارلمان به دولت، مبتنی بر یک طرح حسابشده است. آنها از هماکنون برای انتخابات ۱۴۰۰ طراحی تبلیغاتی میکنند و میخواهند دولت را در افکار عمومی بهطور کلی ناکارآمد و ناتوان جلوه دهند تا بتوانند در موقعیت مناسب، بهرهای که میخواهند ببرند».
آملی این راهبرد را خطا میداند چراکه معتقد است: «اگر مردم از شرایط کنونی و کشور قطع امید کنند، از همه قطع امید میکنند و نهفقط دولت. به نظر من در شرایط بحرانی فعلی اگر به جای این دولت میانه و نه اصلاحطلب، هر دولت راستگرایی میبود، حتی یک هفته هم نمیتوانست دوام بیاورد و این دولت با تدبیری که داشته، توانسته است کشور را در هنگام بحرانهای بینالمللی و مالی و بیماریکووید ۱۹ حفظ بکند».
این فعال سیاسی اصلاحطلب در ارزیابی کلی خود از انتقادات به دولت در شرایط کنونی گفت: «بهطور کلی انتقاداتی را که به دولت میشود، یک بازی سیاسی میبینم. به عنوان مثال در مجلس سخنرانی میکنند که دولت باید هرچه زودتر اموال ملت را وارد کشور کند، اما از سوی دیگر FATF را تصویب نمیکنند. این یعنی گلوی دولت را گرفتهاند و دستهایش را هم بستهاند که نه بتواند حرف بزند و نه بتواند اموال کشور را وارد و نفت صادر کند.
مردم و بهویژه افراد آگاه متوجه این روند میشوند، اما حجم گسترده و سنگین تبلیغات طرف مقابل و سازماندهی آنها بهگونهای است که بر ناراحتیهای مردم میافزاید و آنان را مستأصل میکند. این برنامه در دولت اصلاحات هم در دستورکار بود، اما چون در آن زمان همانند امروز سازمانیافته نبودند و هنوز طراحیهای راهبردیشان قوام نیافته بود، نتوانستند به اهداف خود برسند. اما اکنون در سیاست خارجی، در فرهنگ و تبلیغات و در اقتصاد اخلال ایجاد میکنند.
یا در نمونهای دیگر رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد که ما هیچ مصوبهای برای واردات کالاهای لوکس به کشور نداریم، اما شاهد ورود کالاهای لوکس به کشور نظیر اتومبیلهای خارجی هستیم. هر فردی که با نگاهی تحلیلی این وقایع را رصد کند، این پرسشها برایش مطرح میشود که چه کسی میتواند این حجم قاچاق را انجام دهد و چه کسی میتواند جلوی این اقدام را بگیرد، اما چنین نمیشود. پاسخ به این پرسشها را به افکار عمومی واگذار میکنم».